کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

وبلاگ کیان، مرد کوچک

روزهای شیرینی که زود میگذره

کیان جان،مادر نزدیک به دو ماه دیگه یکسالت تموم میشه باورم نمیشه به همین زودی یکسالت میشه. یه روز به خودم میام میبینم که یه پسر خوش قد و بالا شدی دلم واسه این روزهات و کارهای شیرینت حسابی تنگ میشه...یه وقتهایی که حسابی شیطونی میکنی و عصبانی میشم با گفتن این جمله "روزها زود میگذره از اینکه پسرت سالم و پر تحرک هست لذت ببر،از کارهای شیرینش لذت ببر..." آروم میشم و درکت میکنم که همه شیطنت هات واسه شناختن دنیای اطرافته این همه ورجه وورجه برای رشد و بزرگتر شدنته...تا چند وقت پیش هم فکر میکردم زیاد از بازی های بچه گانه لذت نمیبرم و ناراحت بودم ازینکه نمیتونم با تمام وجود باهات بازی کنم اما وقتی کنارت نشستم و شروع کردم با اسباب بازیهات بازی کردن ...
24 دی 1392

پایان پانزده ماهگی

پسر نازم کیان بسلامتی پانزده ماهگی رو تمام کردی و در شانزدهمین ماه زندگیت بیشتر از همیشه کارهای شیرین انجام میدی و مثل همیشه باعث شادی دل مامان بابا میشی. واسه پانزدهمین ماهگرد تولدت کیک شکلاتی خریدم اما راضی نشدی باهاش عکس بندازی و گریه میکردی به خاطر دندانهای کرسی ت که در حال در آمدن بودن اذیت و بی حوصله بودی و تنها تونستم این عکس رو ازت بگیرم.  پایان پانزدهمین ماه زندگی کیان جون   دوست دارم از کارهای شیرینت بنویسم.الان دیگه ماشالله همه حرف های مامان بابا رو میفهمی به نظرم تو یه بچه خاص و باهوشی همیشه از خدا میخوام کمکمون کنه تا تو رو در مسیر درستی از ...
3 دی 1392
1